کیمیا رهگذار نمایشگاه نگاتیو شهریور ۱۳۹۸ نگاتیوْ در حقیقت مجسمهای است که پشت و رویش یکی است ــ هم نگاتیو است هم بسیار پوزیتیو، نزدیکترین به حقیقت و نامفهوم مثل حقیقت. نگاتیو به جوهر عناصر اشاره دارد و عکس به خصوصیات ظاهریشان. مثلا نگاتیو یک درخت مفهوم درخت را در خود دارد و برای همین در نگاتیو فعل دیدن اهمیت پیدا میکند، همزمان که نه سوژه و نه اُبژه که کنتراست مهم میشود ــ همنشینی عناصر، آنچه که از هم متمایزشان میکند و همزمان در کنار هم کلیتی را شکل میدهد. جوهر دیدن به کنتراست بافته شده است. از اینکه بین عکاسى و زندگى اشتراک پیدا کنم شاد میشوم. در این مجموعه انگار جای بد و خوب، زشت و زیبا، درست و غلط بهسادگی و بههربار عوض میشود. مسير رسيدن از ايده به اجرا در مجموعههای قبلی برایم روانتر و سادهتر بوده است. در مجموعه حاضر، تلاشم بر این بود که موضوعهایی را انتخاب کنم که بیننده را با استفاده از ویژگیهای نگاتیو به امر «دیدن» بکشاند. منِ عکاس آنی را نشان میدهم که میخواهم بیننده ببیند ــ به گواه عکس آن که عین آن نیست. انگار عکس یک دروغ بسیار واقعى است از آن حقیقت